کد خبر : 26062

وکیل مدافع نجفی: موکلم اقرار به قتل شبه عمدی دارد

خبرهای فوری: سومین جلسه رسیدگی به پرونده قتل میترا استاد همسر دوم شهردار پیشین تهران صبح امروز دوشنبه ۳۱ تیرماه به صورت علنی و به ریاست قاضی محمدی‌کشکولی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک تهران آغاز شد.

وکیل مدافع نجفی: موکلم اقرار به قتل شبه عمدی دارد

به گزارش بخش

قاضی کشکولی از متهم نجفی پرسید آیا شما به دست چپ مرحومه هم توجه کردید؟

نجفی گفت: من به جز سر و صورت ایشان به جایی دست نزدم.

قاضی گفت: یکی از ادعاهایی که آقای گودرزی مطرح کرده اند این است که خون کف حمام تطبیق داده نشده است، آیا این خون بدن شما بوده است؟

نجفی گفت: بدن من زخمی نشده بود.

قاضی گفت: شما گفته بودید دو مرحله در وان رفتید. چرا بدن شما خونی شده بود؟

متهم نجفی گفت: چون که کنار وان نشسته بودم و احتمالا آنجا خونی شده است.

قاضی گفت: اسلحه را کجا گذاشتید؟

نجفی گفت: جلوی آینه دستشویی.

رییس دادگاه گفت : خشاب شما چند تیر گنجایش دارد؟

نجفی گفت: فکر کنم ۱۳ تیر.

قاضی گفت: غیر از اینها گلوله دیگری هم داشتید؟

نجفی گفت: خیر هر چه در خشاب بوده است.

قاضی با اشاره به اظهارات وکیل نجفی مبنی بر اینکه در کف حمام دکمه‌هایی پیدا شده است از نجفی پرسید آیا مشاجره داشتید؟ این دکمه‌ها متعلق به شماست؟

نجفی گفت: ما از زمانی که به خانه جدید رفتیم مشاجره فیزیکی نداشتیم و یک دکمه را می‌دانم که دکمه آستین پیراهن است که با آن به قم رفتم.

قاضی گفت: اگر خسته هستید می‌توانید بنشینید تا ما از کارشناسان برای بیان اظهاراتشان دعوت کنیم.

نجفی گفت: شما سوال دیگری ندارید؟ من خسته نیستم.

رئیس دادگاه گفت: پس در جایگاه حضور داشته باشید.سرهنگ عزتی راد و خانم اسماعیلی و خانم عبادی از کارشناسان بررسی صحنه جرم در جایگاه حاضر شوند.

در این هنگام قاضی کشکولی خواست که بخش‌هایی از فیلم صحنه جرم را پخش کنند و گفت: صحنه ورود نجفی به اتاق تا زمان خروج ایشان را پخش کنید.

در این هنگام لیلا اسماعیلی در جایگاه قرار گرفت و گفت: در ساعت ۱۳:۳۰ روز وقوع جرم به ما اطلاع دادند. در صحنه من نظر خودم را دادم و نظر قطعی را کارشناسان می دهند.

وی افزود: یک ورود و خروج گلوله از کف دست را مشاهده کردیم و یک ورود روی سینه داشتیم که خروجی مشاهده نکردیم.

سرگرد عزتی راد نیز در باره بررسی‌های خود گفت: در مورد اینکه این دو نفر با هم درگیر بودند بحثی نداریم. برای ما محرز است که درگیری و کشمکش وجود داشته است و تیراندازی نجفی دقیق نبوده یا بی هدف بوده است.

وی با بیان اینکه دو فرضیه نوشته ‌شد، گفت: خشاب این اسلحه ۱۵ تیر می‌خورد اما این سلاح لحظه شلیک ۱۳ تیر داشته است. ۸ تیر را که برای ما آوردند و ۵ تا هم در صحنه پیدا شده است. از این پنج تا یکی به کمد یکی به گوشه وان و یکی به دیوار خورده که در فیلم هم مشخص بود و یکی دیگر هم به دیوار سر دوش اثابت کرده است و گلوله آخر همان است که به بدن وارد شده است.

وی با اشاره به اظهارات وکیل مدافع متهم نجفی گفت: گلوله ۹ میلی متری اگر به بدن وارد شده مدور خواهد بود و با توجه به ابعاد سوراخ که بیضوی است نشان می دهد که مستقیم نبوده است.

عزتی راد درباره مطرح شدن فاصله یک تا پنج متر هم گفت: ما اظهار نظر کلی کردیم. ما دو فرضیه داشتیم که با توجه به اظهارات آقای نجفی و تکمیل پرونده فرضیه اول ما قوت گرفت. یعنی شلیک یک گلوله که منجر به فوت شده است و اگر پشت دست را نگاه کنید نشان می دهد که تخریب گر بوده است.

وی افزود: گلوله‌ای که ۹ میلی متر باشد و از اسلحه برتا هم باشد اگر به سینه بخورد از بدن خارج می شود و به این دلیل بود که پنج متر را گرفتیم، اما چرا گلوله خارج نشده است چون به کف دست خورده و ضرب آن گرفته شده است.

سرگرد عزتی گفت: فاصله بین دو نفر نزدیک بوده و شلیک‌ها بی هدف بوده است. شلیک‌ها از داخل حمام به بیرون انجام شده است.

وی ادامه داد: شلیک به سمت وان به صورت مستقیم بوده در صورتی که جلسه قبل گفتیم شلیک به سمت کمد مستقیم بود که این را اصلاح می‌کنیم البته این موضوع در روند دادگاه اشکالی ایجاد نمی‌کند زیرا گلوله آخر باعث فوت شده است.

سرگرد عزتی راد ادامه داد: گلوله‌ای که به دست اصابت کرده است مستقیم بوده، یک تیر هم به دست و هم به بدن خورده است.

قاضی از وکیل نجفی خواست تا جلو بیاید و تعداد پوکه‌ها و بالش را با حضور کارشناسان بررسی کند.

سرگرد عزتی راد کارشناس اسلحه، گفت: در صحنه جرم ۵ گلوله کشف شده است، ۱ گلوله در وان، ۲ گلوله در روشویی و ۲ گلوله کنار درب پیدا شده است.

عزتی بیان کرد: تعدادی از روکش‌ها گلوله تجزیه شده‌اند که نشان می‌دهد به جای سختی برخورد کرده است. یکی از گلوله‌ها به دیوار حمام و بعد به سقف برخورد کرده است که آثار گچ هم روی فشنگ وجود دارد. یک گلوله هم داریم که دفرمه شده است.

قاضی از سرگرد عزتی پرسید: علت دفرمه شدن گلوله اصابت به جسم سخت است یا برخورد به بدن مقتوله ؟

سرگرد عزتی راد گفت: گلوله ابتدا به بدن و سپس به بدن برخورد کرده است اما ممکن است به جسم سخت هم خورده باشد. یک گلوله از بدن مقتوله پیدا شده است و نظر من برای علت کج شدن گلوله برخورد به بدن مقتوله است. گلوله از کف دست وارد و از پشت دست خارج و مجدد از قفسه سینه وارد و در پهلوی چپ متوقف شده است.

در ادامه قاضی کشکولی از میررییسی پزشک پزشکی قانونیخواست تا در جایگاه قرار بگیرد.

قاضی گفت: اقای میر رئیسی مقتوله را در سر صحنه جرم معاینه کرده است.

میررییسی پزشک در رابطه با مشاهدات خود در صحنه جرم گفت: ساعت ۱۳:۴۵ دقیقه ۷ خرداد ماه زنگ پزشکی قانونی به صدا در آمد و قتل گزارش شد و ما ساعت ۱۴:۳۰ وارد صحنه جرم شدیم.

صحنه جرم دست کاری شده بود

میرررئیسی ادامه داد: زمانی که به محل رسیدیم صحنه جرم به هم ریخته بود و دست کاری شده بود و بالشت در حمام نبود و روی تخت بود و مقداری خون در وان و روی زمین ریخته بود.

پزشک پزشکی قانونی گفت: مقدار خون ریزی کم بود زیرا گلوله در داخل بدن باقی مانده بود.

در ادامه دادگاه قاضی از مهیار صفری پسر میترا استاد خواست در جایگاه قرار گیرد و قبل آن به عکاس‌ها هشدار داد که لطفا عکس نگیرید.

رییس دادگاه از مهیار صفری پرسید تعدادی دکمه داخل سالن کشف شده این دکمه‌ها ناشی از چه بوده است؟

مهیار صفری گفت: من در ساعت ۱۲ و ۱۰ به خانه آمدم و با جسد مادرم روبرو شدم و پیراهنم را پاره کردم زیرا دچار شوک عصبی شده بودم.

وی افزود: دکمه مال پیراهن من است.

قاضی پرسید: لباست را عوض کردی؟ که مهیار صفری پاسخ داد: زیر پیراهنم تیشرت داشتم و با همان بیرون رفتم و به خانواده‌ام خبر دادم.

مهیار صفری پیراهنش را آورده بود و در دادگاه باز کرد و نشان داد.

قاضی از او پرسید دکمه‌های پیراهن کنده شده است؟ او گفت: بله.

رییس دادگاه پرسید شب قبل از حادثه غیر از شما و آقای نجفی کسی حضور داشت که مهیار صفری، گفت: شب قبل حادثه دایی ام بود که رفت و صبح فقط ما سه نفر بودیم و کسی نبود.

قاضی پرسید در روز حادثه شما عصبی بودید و چاقو برداشتید که به کسی حمله کنید که کنترل شدید. این را قبول دارید؟

مهیار پاسخ داد: بله صحت دارد چون عصبی بودم و نمی توانستم خودم را کنترل کنم. اقای آاقازاده مرا گرفت اما چاقو را خودم به او دادم. فقط گفتم بگذارید به دایی‌ام خبر بدهم که گفت خودم به او می‌گویم اما او شماره دایی‌ام را نداشت.

قاضی پرسید: گفته‌اید که می‌دانم مادرم را پدرم کشته است. درست است؟ مهیار صفری پاسخ داد بله چون به غیر از آن دونفر کس دیگری نبود. درگیری‌های قبلی هم داشتند .

قاضی منظورش از پدر را از مهیار پرسید که مهیار صفری پاسخ داد: آقای محمدعلی نجفی پدرخوانده‌ام را می‌گویم‌.

ادامه دارد…

نویسنده 6
نویسنده 6
مولف / کد خبرنگار : 5
ارسال نظر